دارد صدایت میزند

ساخت وبلاگ
تو جنگلی خیلی قشنک با حیونای رنگل رنگ لاکپشت و غازو روباه طوطی و فیل تمساح درختی پیرو کهنه بود از غم دنیا خسته بوددرخت پیر تنها نبود تنها تو این دنیا نبودکلاغی خوبو مهربون با بچه ای شیرین زبونروی درخت خونه ای داشت خونه که نه لونه ای داشت یک روز سرد پاییز از غم و دردی لبریزبچه کلاغ شیطون امد به خونه گریون گفت مادر مهربون درد منو کن درمونیکی از این حیونا گردو هامو دزدیده نمیدونم کی بوده کسی انو ندیده مادرش گفت ناراحت بچه بکش خجالت تهمت زدن چه زشته تو کتابا نوشته صب تو رفتی تو کوچه با گردو ها تو بغچه گردو هارو تو بردی شاید که گم نمودی حالا بشین و فکر کن یادت میاد بچه جونتا که شود چیزی گم تهمت نزن به مردم تکرار شود ببینمدمبتو من میچینمبچه کلاغ بیرون رفت سراغ دوست خوبش طوطی کوچولوی پرحرف دوست خوب و محبوبشگفت طوطی قشنگمرفیق وقت جنگمگردوی خوب و درشت خانم غازی یا لاکپشتطوطیه گفت زود برو تمت زدی به اون دو دوستیتو من نمیخوام برو زه پیش چشمام کلاغه رفت به خونهاشک از چشماش رونه یکسال گذشت بچه ها ای بچه های دانا کلاغ قصه ما دوستی تو دنیا نداشت با دعوا و کج خلقی یاری واسه خود نذاشت چون نمیخواست قبول کنه اشتباه از خودش بوده تا اینکه اون نزدیکی هارو تپه ای او بالاها جایی که خیلی دور نبود نهال گردو در امد خاطره ها به یاد اون کلاغ شیطون میامد یادش امد که سال پیش اون گردو ها رو دزدکی چال کرده اونجا زیر خاکپنهونی و یواشکی چه کار زشتی کرده بود با حرفای زشت خودش دوستاشو رنجور کرده بود دارد صدایت میزند...ادامه مطلب
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 11 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1402 ساعت: 15:08

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم دارد صدایت میزند...ادامه مطلب
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 76 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 0:58

تاريخ : پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۱ | نویسنده : صدای دل

کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود …

دارد صدایت میزند...
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

تاريخ : پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۱ | نویسنده : صدای دل

دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام…

دارد صدایت میزند...
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 64 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

تاريخ : پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۱ | نویسنده : صدای دل

غربت آن نیست که تنها باشی / فارغ از فتنه ی فردا باشی
غربت آن است که چون قطره ی آب / در به در ، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل / در میان همه کس یکه و تنها باشی


برچسب‌ها: غربت آن نیست
دارد صدایت میزند...
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 89 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

تاريخ : پنجشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۱ | نویسنده : صدای دل

دوستان عزیز من پیچ فیسبوک رو هم راه اندازی کردم از این به بعد از طریق فیسبوک هم بروزرسانی میکنم. لطفا صفحه من را لایک و به اشتراک بگذارید با سپاس صدای دل

https://www.facebook.com/sedayedel

دارد صدایت میزند...
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

تاريخ : سه شنبه سی ام خرداد ۱۳۹۱ | نویسنده : صدای دل سهراب سپهریحجم سبز صدای دیدار با سبد رفتم به میدان، صبح‌گاهی بود.میوه‌ها آواز می‌خواندند.میوه‌ها در آفتاب آواز می‌خواندند.در طبق‌ها، زندگی روی کمال پوست‌ها خواب سطوح جاودان می‌دید.اضطراب باغ‌ها در سایه هر میوه روشن بود.گاه مجهولی میان تابش دارد صدایت میزند...ادامه مطلب
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

جوابم نکن مردم از ناامیدی شاید عاشقم شی،خدا رو چه دیدی خیال کن جواب منو دادی اما عزیزم جواب خدا رو چی میدی؟ همینجوری اشکام سرازیر میشن دیگه از خودم اختیاری ندارم من از عشق چیزی نمیخوام به جز تو ولی از تو هیچ انتظاری ندارم صبوریم کمه بیقراریم زیاده چقد بیقرارم من صاف و ساده عزیزم چقد سخته دل کندن دارد صدایت میزند...ادامه مطلب
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

آدرس صفحه رسمی فیسبوک : https://www.facebook.com/sedayedelصدای دل یعنی:شعر برخاسته از وجود عاشق--------دوست عزیز اگه شعر خاصی مد نظر داری برام بفرست تا به اسم خودت تو وبلاگ بذارم و در ضمن میتونی از این وبلاگ شعر خودتو به یه نفر تقدیم کنی........نکته:بعضی از دوستان و خوانندگان محترم وبلاگ صدای دل به دارد صدایت میزند...ادامه مطلب
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20

تاريخ : جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ | نویسنده : صدای دل باران میباریدچترهایم را در پستوی خانه نهان کردمکه مبادا باران برنجدباران را دوست دارمدلم را بیشتر از بارانچه ضیافتی بر پا شدبارانها شروع به باریدن کردندولیک نمیدانستم باران میبارد یا دلمخیالم آسوده است چونکه چترهایم بسته می ماند باران مهربانی برپ دارد صدایت میزند...ادامه مطلب
ما را در سایت دارد صدایت میزند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sedayedel بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 3:20